Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-05-02@05:07:03 GMT

دولت اصولگرایان و خروج تدریجی از پیلۀ خودساخته

تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۵۵۶۶۲

دولت اصولگرایان و خروج تدریجی از پیلۀ خودساخته

آفتاب‌‌نیوز :

احمد زیدآبادی در هم‌میهن نوشت: دعوت از ایران برای عضویت در گروه «بریکس» با بی‌تفاوتی یا واکنش سرد و بعضاً تمسخرآمیز نیرو‌های منتقد داخل کشور مواجه شده است و فقط معدود افرادی از مقام‌های دولت حسن روحانی از قبیل محمدجواد ظریف و عبدالناصر همتی از آن استقبال کرده‌اند.‌

می‌توان این سطح از نادیده‌انگاری و یا بی‌اهمیت شمردن دعوت از جمهوری اسلامی از سوی گروه بریکس را به نقش نه‌چندان مهم این گروه در صحنۀ سیاست و اقتصاد بین‌الملل و آثار ناچیز عضویت در آن برای ایران نسبت داد و یا آن را عکس‌العملی در برابر هیاهوی تبلیغاتی مدافعان دولت و تأکید آن‌ها بر جایگزینی بریکس به‌جای احیای توافقنامۀ برجام دانست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

واقعیت این است که اعضای بریکس هر کدام به سهم خود، وزنه‌ای در سیاست و اقتصاد جهانی به شمار می‌روند، اما جمعِ آن‌ها به دلیل تعارض منافع بین اعضای آن به‌خصوص بین هند و چین، از تصمیم‌گیری‌های استراتژیک عاجزند و اثر شایانی در روابط بین‌الملل ندارند.

ایدۀ شکل‌گیری بریکس در دو دهه پیش گویا توسط یک اقتصاددان بریتانیایی به نام جیم اونیل مطرح شده است. آنطور که یورونیوز گزارش داده، هدف نهایی اونیل از طرح این ایده، ایجاد زمینه‌ای برای جذب چهار کشورِ چین و هند و روسیه و برزیل به گروه هفت کشور صنعتی بوده است. از این رو نام ابتدایی گروه «بریک» بوده که با اضافه شدن آفریقای جنوبی به آن، به «بریکس» تبدیل شده است.

جیم اونیل در عین حال، طرح بحثِ «دلارزدایی» از اقتصاد جهانی در بین بعضی اعضای بریکس را «مضحک» و «خنده‌دار» توصیف کرده و آن را امری کاملاً «غیرممکن» دانسته است.

با این همه، دعوت از جمهوری اسلامی برای پیوستن به گروه بریکس و عضویت آتی آن در این گروه، آنطور که برخی افراد و محافل منتقد در داخل ایران مطرح کرده‌اند، فاقد اهمیت نیست و علامتی از رویکرد رو به دگرگونی دولت اصولگرایان در پیشبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی به شمار می‌رود.

در دو دهۀ گذشته، اصولگرایان از نوعی انزواطلبی پرخاشجویانه مبتنی بر تصوری «خود‌استثناءپندار» در صحنۀ جهانی حمایت کرده‌اند و هدف اعلام‌شده‌شان، نه به دست آوردنِ جایگاهی خاص در نظم منطقه‌ای و بین‌المللی بلکه به هم زدن نظم موجود در این دو عرصه بوده است.

در دورۀ ریاست‌جمهوری حسن روحانی به دلیل نگاه باز و مثبت دولت او به روی نظام بین‌الملل، اصولگرایان تقریباً به اتفاق، در مقابل تحرکات و ابتکارات آن با چنان ادبیات خشنی موضع گرفتند که جز تمایل به انزواطلبی پرخاشجویانه معنای دیگری نداشت. آن‌ها گرچه به ارتقای رابطه با چند کشور مشخص از جمله چین و روسیه و ونزوئلا، علاقه نشان می‌دادند، اما همین رابطه را نیز نه براساسِ همکاری با بخش‌هایی از نظام جهانی بلکه تلاشی در جهت دوقطبی‌سازی جهان و ایجاد بلوک مشترکی در برابر آمریکا و متحدان اروپایی و آسیایی آن توجیه می‌کردند.

پس از یکدست شدن قدرت در بین اصولگرایان در انتخابات سال ۱۴۰۰، اما شعار‌ها به آهستگی و عملکرد‌ها به صورت چراغ خاموش جهت‌گیری تازه‌ای پیدا کرده است.

آن‌ها به‌تدریج پی بردند که سیاست خارجی مبتنی بر «نگاه به شرق» در عمل مابه‌ازاییِ عینی از تصورات آن‌ها ندارد و به‌خصوص چینی‌ها در پی یارگیری در صحنۀ جهانی با هدف مواجهۀ تمام‌عیار با آمریکا و متحدان جهانی آن نیستند. بنابراین، بعد از آنکه از سیاست نگاه به شرق، آبی گرم نشد، آنان همکاری با همسایگان را در دستور کار خود قرار دادند. همسایگان، اما عموماً بدون دریافت چراغ سبز از آمریکا، اشتیاقی برای همکاری اقتصادی از خود نشان ندادند و در عوض، خواهان میانجی‌گری بین تهران و واشنگتن به قصد رفع اختلافات آن‌ها شدند.

دولت سیدابراهیم رئیسی به پیشنهاد‌های میانجی‌گرایانه روی خوش نشان داد و در نتیجه، عراق و عمان و قطر در این زمینه فعال شدند.

مذاکرات غیرمستقیمی که بدین طریق بین تهران و واشنگتن انجام شد، راه را به رویِ توافقی نانوشته بین دو طرف به‌منظورِ کنترلِ تشنج و یا به‌عبارتی «تثبیت توأم با انعطافِ مثبتِ شرایط موجود» بین دو سوی ماجرا گشود.

در این میان، اما چین هم به سهم خود، برای کاهش تشنج در منطقه وارد عمل شد. چینی‌ها در حرکتی غیرمترقبه، جمهوری اسلامی و پادشاهی سعودی را پشت یک میز نشاندند و آن‌ها را به امضای توافقی مبنی بر عادی‌سازی روابط و کمک به «ترویج میانه‌روی در خاورمیانه» راضی کردند.

حامیان دولت رئیسی در میان اصولگرایان تندرو از این توافق مشتاقانه استقبال کردند، اما کوشیدند تا با تحریفِ ماهیت مسئله، آن را نشانۀ ضداسرائیلی شدن عربستان و فاصله گرفتنش از آمریکا تفسیر کنند.

دولت جو بایدن که از طریق سعودی‌ها به‌طور کامل در جریان عادی‌سازی رابطۀ آن‌ها با جمهوری اسلامی بود، از توافق بین دو کشور، به‌طور احتیاط‌آمیز، اما کاملاً آشکار حمایت کرد. حامیان تندرو دولت آقای رئیسی، اما این حمایت رسمی و علنی را نادیده گرفتند و در عوض از مخالفت آمریکا با عادی‌سازی رابطۀ تهران – ریاض در پشت در‌های بسته خبر دادند تا بدین‌وسیله، هرگونه انعطاف در رویکرد سیاست خارجی ضدآمریکایی دولتِ مورد حمایتِ خود را انکار کنند.

واقعیت، اما تابع ادعا‌های لفظی نیست. دولت اصولگرایان به تدریج در حال خارج شدن از پیله‌ای است که خودش در حوزۀ سیاست خارجی به دور خود پیچیده است. حضور در جمع‌های منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله شانگ‌های و بریکس نشانه‌ای آشکار از روند خروج از پیلۀ انزواطلبی پرخاشجویانه و خوداستثناءپندار است. این واقعیت آنگاه روشن‌تر می‌شود که به یاد داشته باشیم، بریکس فقط میدان بازی چین و روسیه نیست و کشور‌هایی مثل هند و برزیل و آفریقای جنوبی در آن عضویت دارند که نسبت به روابط عادی و متعادل خود با آمریکا و اروپا بی‌نهایت حساسند. دعوت همزمان از عربستان، ایران، مصر، امارات، اتیوپی و آرژانتین برای پیوستن به بریکس نیز به خودی خود گویای رویکرد بین‌المللی این گروه است.

بنابراین، دلیلی وجود ندارد که نیرو‌های منتقد و خواهانِ اصلاحِ سیاست خارجی کشور با اقداماتی شبیه عضویت ایران در گروه بریکس، از موضعِ بی‌اهمیت‌انگاری و یا تمسخر روبه‌رو شوند. عضویت در بریکس هم به نوبۀ خود الزامات و پیامد‌هایی دارد که به عادی‌سازی روابط خارجی کشور کمک می‌کند هرچند که همراه با فراز و نشیب و توأم با تحریفِ صورت‌مسئله از سوی اصولگرایان افراطی باشد!

منبع: آفتاب

کلیدواژه: احمد زیدآبادی اصولگرایان جمهوری اسلامی سیاست خارجی عادی سازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۵۵۶۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان مقابل جنجال مهدی نصیری /براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ادعاهای اخیر مهدی نصیری در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی که خواستار آن شده بود اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاج‌زاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کنند، با واکنش هایی همراه شده است. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوری‌خواهی می‌توانند متحد شوند.

عباس عبدی، تحلیلگر و فعال سیاسی اصلاح طلب، در گفتگویی با خبرگزاری خبرآنلاین، ضمن آنکه تاکید دارد «براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست»، می گوید؛«مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیش‌گفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامه‌ای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.»

عبدی به سکوت اصولگرایان نیز کنایه می زند و می گوید؛ «واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضع‌گیری صریحی می‌کردند اما...»

مشروح گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با عباس عبدی را بخوانید؛

*****

*آقای عبدی! پس از گفتگوی آقای نصیری با بی‌بی‌سی انتقادهای زیادی بویژه از سوی اصلاح‌طلبان داخلی مطرح شد، تحلیل شما چیست؟

واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضع‌گیری صریحی می‌کردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کرده‌اند. ولی چون نمی‌خواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان می‌کنند موضع‌گیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاح‌طلبان انداخته‌اند.

عبور نصیری از منتهی الیه حکومت به منتهی الیه اپوزیسیون به سرعت رخ نداده است

*فکر می‌کنید که چرا آقای نصیری فرایند عبور از منتهی‌الیه حکومت را تا منتهی‌الیه اپوزیسیون طی کرده است؟ و چرا با ایشان برخورد نشد و به راحتی اجازه خروج هم داشتند.

واقعیت این است که گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفته‌اند.

علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بی‌صداقتی یا توطئه‌چینی و دودوزه‌بازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه می‌کنند و می‌گویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی می‌شوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آنها عبور نمایند.

درباره عدم برخورد و آزادی خروج هم بیش از آن که نکته‌ای متوجه آقای نصیری باشد مربوط به تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌های رفتاری جاری است که موجب می‌شود کسانی را برای زدن کوچکترین حرفی احضار کنند و برای حجاب چنین تحت فشار قرار گیرند، دیگران با بیان تندترین مواضع آزاد باشند. در واقع باید با همه همینگونه با سعه صدر مواجه شوند. امیدواریم که چنین شود. مبنای رفتار نباید سیاسی باشد باید قضایی محض باشد.

*فارغ از اینها به نظر شما ایشان چرا رفت؟

ما وظیفه داریم همان را که گفته باور کنیم مگر این که شواهد دیگری در نقض آن بیان شود. ولی مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیش‌گفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامه‌ای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.

*به نظرتان آن طرف از او استقبال خواهند کرد؟

پاسخ به این پرسش سخت است. آن طرف نیروهای پراکنده و با وابستگی‌ها و کارفرمایان سیاسی و فکری و حتی مادی گوناگونی هستند. بعلاوه در سطح اظهار نظر که افراد حرف‌های خودشان را می‌زنند ولی در سطح همکاری بعید می‌دانم که با وجود چنین وضعی اعتماد کسی برای اقدام عملی جلب شود.

براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست

*به عنوان آخرین سوال فکر می‌کنید ایده او برای کسانی جذاب است؟

دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایده‌ها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرف‌ها را دیگرانی هم در خارج زده‌اند ولی بسرعت به حاشیه رفته‌اند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف می‌زد، قدری از این فضا بهره‌مند می‌شوند.

به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است. ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی اراده‌های افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست.

فارغ از این که با کدام‌یک موافق باشیم یا خوب بدانیم راه میانبری هم وجود ندارد. برخی خواسته‌اند تحت عنوان تحول‌خواهی راه میانه نشان دهند در حالی که تحول‌خواهی بر مضمون و محتوا تاکید دارد که هم می‌تواند شامل اصلاح‌طلب شود و هم برانداز. در حالی که این دو شیوه فعالیت سیاسی هستند. مثل زمان انقلاب که همه برانداز شدند با محتواهای کاملا متفاوت و حتی متضاد از یکدیگر. شیوه‌ و راهبرد سیاسی قابل میانبر زدن نیست.

۲۷۲۱۸

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901376

دیگر خبرها

  • توهین جنجالی مجری تندرو صداوسیما به اصلاح طلبان و اصولگرایان /حسام الدین آشنا: بی ادب نباشید؛ چه برای سیدخندان و چه برای پاورقی
  • بدون خروج نیروهای پشتیبانی سریع ازمنطقه‌های اشغالی صلحی درکارنیست
  • مرگ تدریجی آب‌بندان‌های مازندران
  • اقدامات لازم برای خروج اتباع غیرمجاز استان تهران از کشور در حال انجام است
  • شناخت گام‌به‌گام و تدریجی جریان اسرائیل
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری
  • فرمانده حشد الشعبی: تهدیدهای آمریکا ما را نمی‌ترساند
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری / براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان مقابل جنجال مهدی نصیری /براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست
  • سفر به دبی با عوارض خروج از کشور رایگان